

دانلود کتاب خدمات درمانی در تسخیر ارواح
کتاب خدمات درمانی در تسخیر ارواح به قلم ریچارد استپ، رویدادهای واقعی هستند که کارکنان بخش خدمات درمانی یا بیماران مستقیماً تجربه کردهاند. مترجم: یاسین قاسمی قسمتی از کتاب: او در گوشش زمزمه کرد: تو میتوانی بروی، تو مجبور نیستی اینجا بمانی، نیازی نیست که بترسی اگر نوری دیدی میتوانی آن را دنبال کنی. چراغهای بالای تخت بیمار خاموش و روشن شدند. آماندا قبلا هم این رویداد را در کنار بالین بیماری که به صورت فعالانه در حال مرگ بود مشاهده کرده بود. این چیزی بیش از تنها یک خاموشی برق بود، چراغها به شدت روشن و خاموش شده و این روند تکرار میگردد. اما آنچه را که بعد رخ داد، آماندا هرگز مشاهده نکرده بود. نرده کناری تخت شروع به لرزش شدیدی کرد گویی کسی آن را گرفته و با تمام نیرویش میلرزاند. خود بیمار در حال تشنج نبود، آماندا هنوز دستانش را در دست داشت و تایید کرد بدن بیمار کاملا ساکن بود و تنها تخت تکان میخورد، هرچند او نمیتوانست دقیقا بگوید توسط چه چیزی. ناگهان ستون تاریکی از دود از قفسه سینه مرد به بیرون رفت و به سمت بالا روانه شد و در نهایت در کاشیهای سقف در بالا ناپدید شد. این تجربه درست به همان سرعتی که آغاز شد به پایان رسید. آماندا بدن بیمار را به دقت بررسی نمود و تایید کرد که هیچ تنفسی دیگر وجود ندارد و قلب او متوقف شده است. چراغهای اتاق بار دیگر روشن شد و به حالت عادی بازگشت و پرستار به آرامی برای یک لحظه نشست و در افکار خود غرق شد. آیا او لحظه واقعی خروج روح از جسم را شاهده بوده؟ اگر این طور بوده چه موهبت و امتیازی به او ارزانی شده است. قسمتی از کتاب: یک پیوستگی قابلتوجه در داستانهای تعریف شده درباره این روح خاص وجود داشت. او از بالا به پایین یک لباس سفید بر تن داشت و معمولا در بخشهای بیمارستان قدم میزد. هر زمان که پرستاری او را میدید همیشه تعقیبش میکرد تا ببیند کجا میرود. مقصد او معمولا اتاق یک بیمار بود. زمانی که پرستار به اتاق رسید و وارد شد، بیمار فوت کرده بود که به این معناست که راهبه نوعی قاصد مرگ بوده است. قسمتی از کتاب: من با برخورد با ارواح بیگانه نیستم. میتوان گفت که آنها در طول سالیان به بخشی از زندگی روزمره من تبدیل شدهاند و به همین دلیل من تا این اندازه زمان آزاد خود را به پرسه در راهروهای مکانهای روحزده اختصاص میدهم تا شواهدی برای فعالیتهای پارانرمال به دست بیاورم و زندگی افرادی که پیش از ما زندگی کردهاند را بررسی کنم. اما چیزی که در این مورد خاص با من باقی مانده ارتباط زیادی به ارواح ندارد بلکه به شجاعت قابلتوجه مرد جوانی مربوط است که با آنها روبرو شده است. اسم او کایلیست. او قهرمان من است و فکر میکنم که بعد از شنیدن داستانش قهرمان شما نیز میشود. دانلود کتاب از سایت و اپلیکیشن کتابراه : http://ketabrah.ir/go/b43275 خرید کتاب از کتابفروشی جزیره http://www.islandbook.ir/