

آهنگ خشایار اعتمادی آلبوم لیلا ترانه داش آکل ---------------------------------------------- اين روزا برزخی ام ، خيلی خرابم «داش آکل» يه چيزايی می بينم ، انگاری خوابم داش آکل «قيصر» اون روزا به خون خواهی «فرمون» ميومد خودِ «فرمون» شده «آب منگلی» امروز ، داش آکل اونی که اون قديما يه تهرونو سيا می کرد سر چارراه شده امروز ... حاجی فيروز ، داش آکل آدما مشدی بودن ، ناکس و نالوطی نبود ولی امروز لوطی بازی توی قصه س ، داش آکل زير بازارچه ... تا چارسوق و تمومِ سنگلج اسم تو تو همه جا ورد زبون بود ، داش آکل پای هم آدما وا میستادن و مشدی بودن معرفت تو رفقا خيلی کلون بود ، داش آکل اون روزا «سيد» ما واسه خودش «قدرتی» بود حالا قدرت شده پول و سکه و زر ، داش آکل مرد و مردونگی رو جدی نگير که قصه بود توی «طوقی» تو «گوزنها» - توی «قيصر» ، داش آکل