

فوری: از محو ایران تا درگذشت جیمی کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا | ۱۰ دی ۱۴۰۳
به بهانهٔ درگذشت سیونهمین رییس جمهوری آمریکا و آشناترین برای ایرانیان آشناترین رییس جمهوری آمریکا برای ایرانیان در 100 سالگی و در آستانۀ سال نو میلادی درگذشت. هر چند جیمی کارتر 44 سال بعد از پایان ریاست جمهوری نیز در این جهان زیست اما احتمالا در تمام این 44 سال به آن 444 روز میاندیشید که فکر و ذکر او چگونگی آزادی 52 گروگان آمریکایی در ایران بود که به قصد مجازات آمریکا از 25 سال دخالت در امور ایران در اختیار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و بعدتر دولت ایران بودند و به موجب توافقی در الجزایر آزاد شدند درست هنگامی که رونالد ریگان سوگند ریاست جمهوری ادا میکرد.نام کارتر یادآور اصطلاح «جیمی کراسی» هم هست چون موجب آزادی شماری از زندانیان چپ و مذهبی در ایران بعد از ریاست جمهوری خود در سال ۵۵ هم شد و چهره های مختلف از مرحوم مهدی عراقی تا عباس میلانی آن را به کار برده اند تا بگویند به خاطر اصرار کارتر به شاه برای گشودن فضا امکان آزادی آنها فراهم آمد. عصر ایران؛ مهرداد خدیر- آشناترین رییس جمهوری آمریکا برای ایرانیان در 100 سالگی و در آستانۀ سال نو میلادی درگذشت. هر چند جیمی کارتر 44 سال بعد از پایان ریاست جمهوری نیز در این جهان زیست اما احتمالا در تمام این 44 سال به آن 444 روز میاندیشید که فکر و ذکر او چگونگی آزادی 52 گروگان آمریکایی در ایران بود که به قصد مجازات آمریکا از 25 سال دخالت در امور ایران در اختیار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و بعدتر دولت ایران بودند و به موجب توافقی در الجزایر آزاد شدند درست هنگامی که رونالد ریگان سوگند ریاست جمهوری ادا میکرد. با مرگ شاه در مرداد ۱۳۵۹ تصور میشد قضیهٔ گروگانگیری سالبه به انتفای موضوع شده باشد ( یعنی اصل قضیهای که به خاطر آن کاری انجام میدهیم دیگر موضوعیت نداشته باشد) و به خاطر همین دو نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی با دو تفکر مخالف- دکتر ابراهیم یزدی و شیخ صادق خلخالی- پیشنهاد کردند حالا که شاه مرده و برگشت او دیگر وجهی ندارد تا کارتر هست گروگانها آزاد شوند و با این کار انتخاب دوباره او هم تضمین میشود و هشدار دادند ریگان خطرناک است اما دیگران اغلب به عکس مایل بودند کارتر به خاطر حملهٔ طبس گوشمالی شود چرا که مخفیانه با بالگرد وارد خاک ایران شده بودند تا عملیات نجات گروگانها را اجرا کنند و توفان شن صحنه را تغییر داد. کارتر که مدام بد میآورد سرانجام تصمیم به قطع رابطه با ایران گرفت و امام خمینی گفت: « اگر آقای کارتر یک تصمیم درست در زندگی خود گرفته باشد آن تصمیم همین اقدام یک جانبه به قطع روابط است.» بخش غالب دوران 4 ساله ریاست جمهوری کارتر با دغدغۀ ایران گذشت و منصفانه باید گفت در نیم قرن اخیر به نسبت دیگر رییسان جمهوری مواضع همدلانهتری در قبال فلسطینیها داشت هر چند در قضیه غزه عملیات هفتم اکتبر را سرزنش کرد و حماس را مسوول فجایع بعدی دانست که با تصویر قبلی از او سازگار نیست. باری؛ نام جیمی کارتر با ایران گره خورده است. چه قبل و چه بعد از پیروی انقلاب. چه دیروز چه امروز. پیش از انقلاب 57 با نگرانی از این که موضوع حقوق بشر ایران را به دام کمونیستها بیندازد و بعد این که چگونه میتوان او را از مخمصه نجات داد و سرانجام وقتی دریافتند شاه خسته و بیمار و ناتوان و کار او تمام است از او خواستند ایران را ترک کند و شاه رفت و بعد از یک دوره آوارگی سر از آمریکا هم درآورد.در حالی که به تصریح راکفلر و چنان که مارکز در کتاب یادداشتهای ۵ ساله آورده کارتر موافق نبود و می دانست شر می شود و وقتی قانع شدکه گفتند قرار نیست خبر لو برود اما با این که شاه در یک بیمارستان روانی و با نامی دیگر بستری شد خبر لو رفت و ولوله به پا کرد و طبعا دردسر کارتر بیشتر شد تا این که سفارت آمریکا در تهران با هدف استرداد شاه به اشغال درآمد. سلطنت طلبان کارتر را در سقوط شاه مقصر اصلی قلمداد میکنند و باور ندارند اعتراضات مردمی موجب پایان شاه شده باشد. در حالی که خود شاه در ۱۴آبان به فساد و استبداد و فقدان انتخابات آزاد رسما اعتراف کرده بود اما این پیام را هم دستپخت رضا قطبی میدانند حال آن که فرح همواره او را ستوده است. انقلابیون در تهران علیه کارتر شعار میدادند و روی سردر سفارت آمریکا پارچه نوشتهای با این شعار روزها آویخته شده بود: کارتر میلرزد/ خمینی میرزمد. به طعنه می توان گفت چون سلطنت طلبان او را مقصر قلمداد میکنند دولت آمریکا قاعدتا باید مراقب باشد رفتاری را که در پاریس در قبال قبر نویسنده چپگرای دوران شاه انجام دادند اینجا تکرار نکنند (به جای آن که سراغ شکنجهگران بروند به قربانی بد و بیراه میگویند).