

بغض مرتضی عقیلی در جشن حافظ شب گذشته بعد ۴۳ سال ترکید
در مراسم جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ، یکی از ماندگارترین لحظات، زمانی بود که تندیس یک عمر فعالیت هنری به مرتضی عقیلی اهدا شد. عقیلی در سخنانی پر از احساس گفت: «حال بدی دارم و حال خوشی دارم. یاد روزی افتادم که مادرم آمد ما را در قبرس ببیند. شروع کرد به خندیدن و گریه کردن و گفت خندهام برای این است که تو را دوباره دیدم و گریهام برای این که بابات نیست تو را ببیند. امشب ذوق من برای این است که شما اینجایید و شمایید که مرا باور دارید و بغض من برای این که یاران من، دوستان من، استادان من آرزوی یک همچین شبی را داشتند و بهشان ندادند! مثل رضا ملکمطیعی و زنده باشد انشاءالله بهروز وثوقی. به امید روزی که برای هیچ هنرمندی حکم ممنوعیت نیاید. ما یک عمر گذشتیم و چقدر ممنونم از خانم معلم (معماریان). پارسال نیامدم و امسال آمدم.» این لحظات نهتنها ستایشگر کارنامه درخشان عقیلی بود، بلکه تلخیهای زیستهشده در مسیر هنری او و یارانش را نیز به نمایش گذاشت. اما نام مرتضی عقیلی، فراتر از محدودیتها و دشواریها، همواره با تاریخ سینما و تئاتر ایران گره خورده است. در ادامه، به مرور کارنامه پربار این هنرمند میپردازیم.
ویدیوی مشابه