

چراصراط های مختلفی وجود دارد؟❗️ 📌اگر قرآن صراط مستقیم است -کما اینکه در آیات متعدّد به آن اشاره شده است- پس صراط مفرطین و مفَرَّطین که در کنارش مطرح شده است چیست؟ این مطلب را بسط می دهم زیرا عمدۀ مطلب اینجاست. فرض کنید قرآن یک ظاهر و یک مفاهیم عرفیّه دارد که هر کس به فهم عرفی خودش از آن برداشتی می کند. همچنین معانی عالیّۀ باطنیّه دارد. از طرف دیگر در آن یک سنخ مطالبی در مورد امور مادّیه و نظام معیشتی انسان ها در این عالم است و یک سنخ اموری که مربوطبه مسائل معنوی و قلبیّه ماست. به تعبیر دیگر مسائلی در ارتباط با امور قالبیّۀ اعضا و جوارح و مسائل حیوانیّه ما دارد و مطالبی راجعبه جنبه های سیر معنوی قلبی درونی انسان. حال، انسانی که می خواهد در این سیر معنوی حرکت کند و این صراطی را طی کند که در روز قیامت به بهشت منتهی شود -نه جهنّم- نباید تنها ظواهر قرآن را اخذ کند و بواطن قرآن را رها کند. این، راه تفریط است. یا از آن طرف بواطن قرآن را بگیرد و به ظواهر قرآن عمل نکند. یا آیاتی را که متضمّن آداب ظاهریّه است بگیرد و به آن عمل کند و از آیاتی که متضمّن آداب باطنیّه است چشم پوشی کند. یا عکس، آداب باطنیّه را بگیرد و آداب ظاهریّه را رها کند؛ به عبارت دیگر یک عدّه فقط سراغ ظواهر قرآن و آداب ظاهریّه و آنچه مربوطبه نظام معیشتی در این عالم است، بروند و نگاهشان به قرآن این باشد که آمده شهوت من و شما را تأمین کند تا در این عالم به طور کامل کیف هایمان را بکنیم و برویم. به تعبیر دیگر، قرآن برای تنظیم امور معاش ما یعنی خوراک، مسکن و امثال این ها آمده است. بعد هم در کنارش فرض بفرمایید حدّاکثر این است که آداب ظاهریّه را هم عمل کنیم. اگر چنین باشد که خدا حیوان زیاد داشت و دیگر احتیاجی به انسان نداشت. بعد هم این موجود احسن تقویم و گُلِ سرسبد موجودات بشود. مسئله این نیست. این، یک نگاه افراطی است. از آن طرف یک عدّه تفریط کنند و فقط دنبال باطن و سیرهای معنوی بروند و از دنیا به طور کل غافل شوند. یک عدّه از این طرف فقط دنبال آداب ظاهریّه، نماز و روزه هستند و همین جهات ظاهریّۀ شرعیّه را حفظ می کنند امّا هیچ کاری به درون و باطن ندارند و در نتیجه تبدیل به حیوانی درّنده می شوند. یک عدّه هم از آن طرف فقط سراغ باطن بروند و بگویند دلت را پاک کن و لذا به دستورات شرعیّه بی اعتنا شوند.